اگر سازش کنیم چیزی از حقیقت انسان نمی ماند، همه ساقط می شوند
به گزارش شبکه ایران، بخشی از متن سخنرانی عاشورایی و تامل برانگیز دکتر احمدی نژاد را که سه شنبه هفته گذشته در دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل بیان شده است، از نظر می گذرانید: کربلا ، عاشورا، نه از نگاه ما ، از نگاه خدای متعال ، از نگاه هستی، یک نقطه اوج است. نه یک نقطه اوج ، یک چراغ راهنماست. نه فقط یک چراغ راهنما ، اصل راه است. خدا انسان ها را خلق کرده برای خدایی شدن. خلق نکرده برای جهنمی شدن ، خلق نکرده برای پستی و ذلت، خلق نکرده برای حقارت ، خلق کرده برای عزت. برای این انسان را خلق کرده که جلوه ی خدا باشد در هستی. خیلی انسان مهمه. انسان خیلی با کرامت است و مقام انسان خیلی بالاست. تنها مخلوقی ست که خدا در خلق او به خودش تبریک می گه : خوب، چه طوری انسان می تواند به این جایگاه برسد؟ باید خودش بره. البته خدا کمک می کند ، یاری می کند ، هدایت می کند ، دستگیری می کند. اما انسان خودش باید بره ، راه کمال رو خودش باید پیدا کنه، آزادانه و آگاهانه. تنها راه و کامل ترین راه در روز عاشورا و در کربلا به تصویر کشیده شد. حادثه کربلا یک دعوای سر قدرت، دعوای سر حکومت نبود. اینها مال انسان های پست و پایینه . کربلا ترسیم راه کمال است ، هنرنمایی خود خداست. امام حسین (ع) در روز عاشورا کامل ترین تجلی خداست. همش خداست، یک ذره احساسات غیر منطقی، یک ذره غیر خدا ، یک لحظه خودخواهی، هیچی اونجا نیست. خالص خالص خداست. خدا داره خودشو نشون میده در چهره حسین (ع). حالا دیگه علما بحث می کنند، یاد گرفتیم پای منابر ، باید بگویند. چقدر خوب مدیریت می کنه امام حسین (ع)؛ اولاً تا لحظه آخر بدنبال هدایت است. امام حسین(ع) به دنبال انتقام نیست ، به دنبال کینه جویی نیست، به دنبال تفوق و تسلط نیست. آدم دنبال کینه جویی باشد، دنبال انتقام باشد، دنبال تفوق باشد، بچه 6 ماهه را نمیاره جلو. بچه 6 ماهه را میاره، اولاً می خواد دلها را نرم کنه، بگه آخه چقدر گمراهی؟ چقدر سقوط کردید شما که دارید جلوه ی خدا را قطعه قطعه می کنید؟ چقدر سقوط کردید؟ بسه، برگردید. با من دعوا دارید با این چیکار دارید؟ از اون طرف هم می خواد خط راهنما را نشان بده که اگر جدا شدی از مسیر حق ، کارت به جایی می رسد که بچه 6 ماهه رو هم تکه تکه می کنی. برای چی؟ چه عطشی ست؟ چه هیجانی ست وجود شما را گرفته؟ هیجان پستی ، چسبیدن به زمین ، خودخواهی ها ، تعصبات، کینه ها ، به کجا می رسونه این انسان رو؟ همه ی دین ، همه ی توحید ، همه ی معاد، همه ی عدالت، همه ی نبوت، در عاشورا مجسم است . عینیت پیدا می کنه. بذارید بگم همه ی خدا عینیت پیدا می کند. برای همینه که فرمودند: "ان الحسین مصباح الهدی و سفینه النجاة " . همه چی اینجاست ، نه اینکه همه باید کشته شوند. این مرام است که نجات بخشه ، این راهه که نجات بخش و عزت آفرین است. مکتب حسین راه نجات بشریت است. تنها راه نجات بشریت است . حالا(الان) ادبیات چیست؟ آقا چی کار داری کی چه کار می کنه! یه توافقی بکن، سهمتو بگیر. چی کار داری داره پارتی بازی می کنه، داره می دزده، داره پدر سوخته بازی در میاره. تو هم هماهنگ باش کارتو بکن برو جلو. این فرهنگ تَهِش یزیده. ذلت انسانه. چرا امیرالمومنین سازش نکرد؟ گفتند آقا جان با این بساز، اونو از بین ببر، بعد بیا اینو بزن. چرا سازش نکرد؟ پاسخش روز عاشورا است. سازش کنی دیگه چیزی از انسان و حقیقت انسان باقی نمی مونه. تمام! همه ساقط می شوند. ملت ایران ، مردم مازندران، نزدیک به 1400 سال است این پیام را از عاشورا گرفته اند و حفظ کردند تا امروز ، حفظ پیام کربلا مثل بودن در کربلا در جبهه امام حسین (ع) است. آقا عاشورا جاری ست؛ " کُلَ یومٍ عاشورا و کُل اَرضٍ کربلا " ؛ همیشه امامی هست. مردی هست ، حق و باطلی هست. امروز هم شما می توانید از جمله یاران امام حسین (ع) باشید و یا خدایی نکرده در نقطه مقابل. وقتی پرده ها بره کنار، یِهو چشم باز می کنیم می بینیم این نفر هزار سال قبل از امام حسین(ع) بدنیا آمده جزء شهدای کربلاست ، اون یکی 2 هزار سال بعد بدنیا آمده، جزء شهدای کربلاست ، این آقا سه هزار سال بعد بدنیا آمده جزء لشکریان یزید است. جاریِ در هستی، هر روز عاشورا است ، هر روز کربلاست، تمام نشده. ملت ما اینو حفظ کرده، چجوری حفظ کرده؟ اولاً با معرفت؛ کتاب باید نوشته شود ، تجلیل باید بشه ، سخنرانی باید بشود همه ی اینها لازم است، اما کافی نیست. آیین ها ، آداب اینها، ظرف صیانت و معرفی فرهنگ و یا یک مکتب است. نمی شود بگی فرهنگ یا یک مکتب فقط تو کتاب است. فقط تو سخنرانی ست ، نمی ماند ، منتقل نمی شود. آداب ، آیین ها، ظرف انتقال و معرفی فرهنگ است. ما در باب مقام شهید ممکنه هزاران سخنرانی بکنیم، یک تصویری تو ذهن ها شکل می گیره. اما یه موقع شهیدی میارن، شخصیت بزرگی که همه دوستش دارن، میاد میشینه زمین و به جنازه شهید بوسه می زنه ، چقدر اثر داره این، چقدر نگاه ها رو عوض می کنه، به این میگن ادب ، به این میگن آیین. هزاران ساعت در باب احترام به پدر و مادر صحبت کن شما ، خیلی عالیست ، اما یه وقت یه آدم برجسته ای که همه دوستش دارند میشینه و بر دست و پای پدر و مادر بوسه می زنه ، این یه چیز دیگه است. خیلی فرق می کنه. این آیین های عاشورایی، ظرف انتقال فرهنگ و ظرف حفظ فرهنگ است و بسیار زیبا و انسانی ست. اصلاً روابط بین انسانها بدون آداب، بدون آیین، می شه روابط رباتیک. روابط دو تا ماشین با هم، دو تا تیر آهن با هم، اثری رو هم ندارن. اون ظرفی که منتقل می کنه اثر را، ادب است، آداب است، آیین است و مهمه این آداب. یادتونه بعد از انقلاب یه عده روشنفکر که چه عرض کنم، ادای روشنفکری در اومده بود در کشور که آقا یعنی چی عزاداری می کنید! برای چی گریه می کنی برای امام حسین (ع)! این مراسم چیه، جمع کنید این بساط را، برو امام حسین (ع) را بشناس. امام راحل چی فرمودند : این عزاداری ها باید به همان شکل سنتی خودش باقی بماند. امام فهمش خیلی عمیق تر از آنها بود؛ حفظ بشه این آیین ها. یک مشت جاهل و بعضی مأمور پیدا شدند که همه ی سنت ها و آداب یک ملت رو که در طول تاریخ بر اساس آموزه های الهی، بر اساس فطرت پاک الهی، ابداع کرده، اینها از بین ببرند. اینها یعنی برهم زدن ظرف انتقال فرهنگ، یعنی خشکاندن ریشه یک ملت. باید حفظ بشه این آیین ها؛ مراسم عاشورا ، مراسم اربعین ، قبل از عاشورا و ... اینها انتقال فرهنگ عاشورا است. پیوند زننده اون معرفت با جان و اندیشه و عمل انسانهاست. |
کلمات کلیدی :